رستا جانرستا جان، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

رستای دنیای ما

دور اول جان جانان

یکسال پیش چنین وقتی پر بودم از تو!نگرانی وشادی ،ترس و خوشحالی هردوباهم تو دلم جا کرده بود...یک دورخورشیدی گذشت از اون روز به یاد موندنی ورودت به دنیای ما...حالا که نگاه میکنم میبینم یکسالمون پر بوده از قد کشیدنها... اشک و لبخندها... خواهرانه های یسنا، پدرانه های بابا محمد و مادرانه های من ...هممون با تو بزرگ شدیم شکل گرفتیم... تو یکساله شدی و ما بزرگتر  یکساله شدنت مبارک جان جانان        
31 تير 1396

محکم و استوار به پیش

دیگه یاد گرفتی چطور تعادلت رو حفظ کنی و راه بری ازین به بعد گامهای زیادی رو باید برداری نازنینم .زمین خوردنهای بسیار در پیش داری و تو از الان یاد میگیری که بعد زمین خوردن روی پای خودت بلند بشی 
20 تير 1396

تاتی گونه

دلبرکم!چند روزه در تلاشی که بدون کمک و مستقل راه بری چند قدمی میری ولی هنوز قدمهای محکم برنمیداری . دوتا مروارید بالایی هم بعد از دوهفته بیقراری کامل درومد و یکی دیگه هم تو راه داری. تلاشت برای راه رفتن و ارتباط گرفتن دیدنیه. دونه دونه وسایلای سبد بازیت رو میاری میدی دستم و بعد تحویل میگیری میذاری سر جاش.شمارش معکوس برای روز تولدت شروع شد یک ساله شدنت هیجان داره ....
2 تير 1396
1